الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

 یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳ - تفسیر نور:

«وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصاری‏ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ وَ قالَتِ النَّصاری‏ لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْ‏ءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ» و یهودیان گفتند: مسیحیان بر حق نیستند، و مسیحیان گفتند: یهودیان بر حق نیستند، درحالی‌که (هر دو گروه)آنان، کتاب آسمانی را می‏‌خوانند!

همچنین افراد نادان دیگر (همچون مشرکان که خبر از کتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند. پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند، در بین آنان داوری خواهد نمود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳:

این آیه ترسیمی مجدّدی از سیمای متعصّبِ اهل کتاب است که هر گروه درصدد نفی گروه دیگر است.

یهودیان، مسیحیان را بر باطل و بی‌موقعیّت در پیشگاه خداوند معرّفی می‏‌کنند و در مقابل، مسیحیان نیز یهود را بی‌منزلت در نزد خداوند می‌‏دانند.

اینگونه برخوردها، از روحیّۀ متعصّب آنها سرچشمه می‌گیرد؛ درحالی‌که اگر به کتاب آسمانی خود توجّه کنند، از این برخوردها دست برمی‌دارند.

سپس می‌‏فرماید: مشرکان و بت‌پرستان نیز با آنکه کتاب آسمانی ندارند، همان سخن‌‏ها را می‌گویند. یعنی صاحبان عقاید باطل همدیگر را نفی می‌‏کنند، ولی همۀ این اختلافات در روز قیامت، با داوری خداوند متعال پایان می‌‏پذیرد و آنها حق را مشاهده می‌کنند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳:

۱. تعصّب بی‏‌جا و انحصارطلبی بی‌دلیل، ممنوع است. تحقیر و نادیده‌گرفتن دیگران، نشانۀ استبداد و خودمحوری است. «لَیْسَتِ النَّصاری‏ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ» «لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ»

هر گروهی به آنچه خود دارد می‌بالد و این بالیدن‌های بی‌‏جا ریشۀ بسیاری از فتنه‌هاست.

در سورۀ مؤمنون آیۀ ۵۳، تعبیر دیگری دارد: «کلّ حزب بما لدیهم فرحون» هر گروهی به آنچه در نزدشان هست، شادمان است.

۲. اگر تعصّب و خودخواهی باشد، علم هم نمی‌‏تواند هدایت کند. اهل کتاب قادر به تلاوت آن بودند ولی به‌خاطرِ داشتن روحیّۀ انحصارطلبی تلاوت‌‏ها کارساز نبود. «وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ»

۳. در فضای آمیخته به تعصّب، عالم و جاهل همانند هم فکر می‌کنند. مشرکان جاهل همان حرفی را می‌‏زدند که تلاوت‌کنندگان تورات و انجیل می‌‏گفتند. «کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴ - تفسیر نور:

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی‏ فِی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ» کیست ستمکارتر از آنکه نگذاشت نام خدا در مساجد الهی برده شود و سعی در خرابی آنها داشت؟ آنان جز با ترس و خوف، حقّ ورود به مساجد را ندارند. بهرۀ آنان در دنیا، رسوایی و خواری و در آخرت عذاب بزرگ است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴:

بنابرآنچه از شأن نزول‌‏ها و برخی روایات به دست می‌‏آید، آیه دربارۀ کسانی نازل شده است که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند.

در طول تاریخ، تخریب مساجد و یا جلوگیری از رونق آنان بارها به دست افراد منحرف و طاغوت‌ها صورت گرفته است.

از تخریب بیت‌المقدّس و آتش‌زدن تورات به دست مسیحیان به رهبری شخصی به نام «فطلوس» گرفته، تا ممانعت قریش از ورود مسلمانان به مسجدالحرام، نشانه‌‏ای از همین تلاش‌ها است.

امروز نیز از یک‌‏سو شاهد تخریب مساجد باقیمانده از صدر اسلام در کنار قبور ائمه بقیع علیهم‌السّلام به‌عنوان مبارزه با شرک هستیم و از طرف دیگر ویرانی مساجد تاریخی، همانند مسجد بابری در هند را که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قارّه است، به چشم می‌بینیم.

اینها همه حکایت از روحیّۀ کفرآلود طاغوت‏‌ها و جاهلانی دارد که از یاد و نام خداوند که در مراکز توحید طنین‌انداز می‌‏شود، وحشت دارند.

این آیه به والدین و بزرگانی که از رفتن فرزندان‌شان به مساجد ممانعت به عمل می‌‌آورند، هشدار می‌‏دهد. اگر خرابی مسجد ظلم باشد پس آباد کردن مسجد، انفع کارها می‌باشد. «تفسیر فخر رازی»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴:

۱. ظلم فرهنگی، بزرگترین ظلم‌هاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ» (در قرآن «أَظْلَمُ»، به افترا بر خدا و بستن خانه خدا گفته شده که هر دو جنبۀ فرهنگی دارد.)

۲. خرابی مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست؛ بلکه هر برنامه‌‏ای که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در خرابی آن است. «مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ»

۳. مساجدی مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود. مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»

۴. دشمن از در و دیوار مسجد نمی‌‏ترسد؛ ترس او از زنده‌شدن نام خدا و بیداری مسلمانان است. «أَنْ یُذْکَرَفِیهَا اسْمُهُ»

۵. مساجد سنگر مبارزه ‏هستند، لذا دشمن سعی در خرابی آنها دارد. «سَعی‏ فِی خَرابِها»

۶. مسجد باید پُر رونق و پُر محتوی و همانند سنگر فرماندهی نظامی باشد.

همچنان‌که جاسوس از رخنه به مراکز نظامی در وحشت و اضطراب است، باید مخالفان و دشمنان نیز از نفوذ و ورود به مساجد، در ترس و نگرانی باشند. «ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِینَ»

۷. کسانی‌که با مقدّسات دینی به مبارزه برمی‌‏خیزند، علاوه‌بر قهر الهی در قیامت، گرفتار ذلّت و خواری دنیا نیز می‌شوند. «سَعی‏ فِی خَرابِها» «لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ»

اگر سعی در خرابی ساختمانی که یادآور خداست، ذلّت دنیوی و عذاب اخروی دارد، پس کسانی‌که با شایعه و تهمت و تحقیر، قداست مردانی را شکستند که در جامعه یادآور خدا هستند، قطعاً در همین دنیا گرفتار ذلّت و نکبت خواهند شد.
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵ - تفسیر نور:

«وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ» مشرق و مغرب از آن خداست؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی خداست، همانا خداوند (به‌همه‌جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵:

یهود بعد از تغییر قبلۀ مسلمانان از بیت‌المقدّس به کعبه، ایجاد سؤال و یا القاء شبهه می‌کردند که به چه دلیلی قبله تغییر یافته است.

هر چند در آیات قبل «بقره، ۱۰۶» به اجمال و سربسته، خداوند پاسخ اینگونه اعتراضات را بیان فرمود، ولی این آیه نیز بر این حقیقت تکیه می‏‌کند که مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست.

اگر کعبه نیز به‌عنوان قبله قرار داده شده است، برای تجلّی وحدت مسلمانان و تجدید خاطرات ایثارگری و شرک‌ستیزی ابراهیم علیه‌السّلام است.

و به‌این‌خاطر دارای قداست و احترام می‌‏باشد.

چنان‌که در رساله‌های احکام مراجع آمده است، در نمازهای مستحبی، قبله شرط نیست و حتّی می‌توان در حالِ راه‌رفتن یا سواره به جا آورد.

برخی روایات نیز در ذیل این آیه، به این مطلب اشاره نموده‌اند. امام باقر علیه‌السّلام می‌فرماید: «انزل اللَّه هذه الایة فی التطوع خاصّة» این آیه در مورد نماز مستحبی نازل شده است. (تفسیر برهان راهنما)
آیه‌ای که در مورد نماز مستحبی نازل شده است:

سورۀ بقره ، آیۀ ۱۱۵ می‌باشد.

اگر به فرمودۀ آیۀ قبل، گروهی در خرابی مسجد تلاش کردند، شما از پای ننشینید که توجّه به خدا در انحصار جهتی خاصّ نیست.

جهت قبله به شرق یا غرب باشد، موضوعی تربیّتی و سیاسی است، اصل و مقصود، یاد خدا و ارتباط با او می‌باشد.

قرآن در ستایش گروهی از بندگان می‌فرماید: «یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِهِمْ»«آل عمران، ۱۹۱» آنان خدارا به حال ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می‌‏کنند.

و یا در پاسخ هیاهویی که برای تغییر قبله درست شد، می‌فرماید: «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» «بقره، ۱۷۷» یعنی: ای مردم! نیکی این نیست که رو به سوی شرق یا غرب در حال عبادت باشید، بلکه نیکی در ایمان واقعی شما به خدا و انجام کارهای خداپسندانه است.

هر چند در آیۀ قبل، از بزرگترین ظلم یعنی تخریب مساجد یا منع از مساجد، سخن به میان آمد و یا اینکه در‌جای‌دیگر می‌فرماید: اگر جهاد نبود صوامع و بیع و مساجد ویران می‌‏شدند. «حج، ۴۰»

ولی آیه بشارت به این است که مبادا مأیوس شوید و یا احساس ناامیدی و بی‏‌پناهی بکنید؛ تمام جهان، محل عبادت و همه‌جای هستی قبله‌گاه است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵:

۱. هر کاری که به فرمان خداوند بوده و رنگ الهی داشته باشد، وجه‌اللَّه و عبادت است. «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»

۲. خداوند در همه‌جا حاضر و بر هرچیز ناظر است. «إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶ - تفسیر نور:

«وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» و (برخی از اهل کتاب و مشرکان) گفتند: خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است. منزّه است او، بلکه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او فرمان‌بر هستند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶:

اهل کتاب و مشرکان، هر کدام به‌نوعی برای خداوند فرزندی می‌‏پنداشتند.

یهود می‌گفت: عُزَیر فرزند خداست. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ» «توبه، ۳۰»

نصاری نیز حضرت عیسی را فرزند خدا معرّفی می‏کردند. «وَ قالَتِ النَّصاری‏ الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ» «توبه، ۳۰»

و مشرکان، فرشتگان را فرزندان خدا می‌دانستند. «یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ» «نحل، ۵۷»

این آیه ردّی است بر این توهّم غلط و نابه‌جا، و ذات خداوند را از چنین نسبتی منزّه می‌داند.

خدا را با خود مقایسه نکنیم؛ اگر انسان نیاز به فرزند دارد به خاطر موارد ذیل است:

۱. عمرش محدود است و میل به بقای خویش و نسل خویش دارد؛

۲. قدرتش محدود است و نیازمند معاون و کمک‌کننده است؛

۳. نیازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسی داشته باشد. ولی خداوند از همۀ این کمبودها و نیازها منزّه است، بلکه هر چه در آسمان‌‏ها و زمین است، همه در برابر او متواضع هستند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶:

۱. خدایی که همۀ آسمان‏‌ها و زمین در برابر او تسلیم هستند، چه کمبودی دارد تا از طریق فرزند گرفتن آن را جبران کند؟! «بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ»

۲. خشوع و تواضع، در برابر کسی سزاوار است که تمام هستی از آن اوست؛ نه بت‏‌ها و طاغوت‏ هایی که از آفریدن حتّی یک مگس نیز عاجزند و قدرت نفع و ضرری ندارند. «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷ - تفسیر نور:

«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضی‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» پدید‌آورندۀ آسمان‌ها و زمین اوست و هنگامی‌که فرمان (وجود) چیزی را صادر کند، فقط می‌گوید: باش! پس (فوراً) موجود می‌‏شود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷:

او نه تنها مالک همۀ موجودات است، بلکه خالق آنهاست، آن هم به‌طور بدیع و بدون نقشه قبلی. پس او چه نیازی به فرزند دارد؟! هر گاه وجود چیزی را اراده کند، به او می‌‏گوید: باش! و فوراً خلق می‌شود.

به تعبیر حضرت رضا علیه‌السّلام: خداوند در کار خویش حتّی نیازمند گفتن کلمۀ «کُنْ» نیست، ارادۀ او همان و آفریدن همان. «فارادة اللَّه الفعل لا غیر ذلک یقول له کن فیکون بلالفظ و لا نطق و لا همّة و لا تفکّر» «کافی، ج ۱، ص ۱۰۹»

در این چند آیه، با قدرت الهی آشنا شدیم:

«لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» مشرق و مغرب برای اوست.

«لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» آسمان‌ها و زمین برای اوست.

«کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» همه برای او متواضع و فرمان‌بردار هستند.

«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» پدید‌آورندۀ آسمان‌ها و زمین اوست.

«کُنْ فَیَکُونُ» به فرمانِ او هر چیز موجود می‌‏شود.

همچنان‌که خداوند در یک آن می‌آفریند، در مقام قهّاریّت نیز می‌‏تواند در‌یک‌آن همه‌چیز را از بین ببرد.

چنان‌که در آیۀ ۱۹ سورۀ ابراهیم فرموده: «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» ایمان به چنین قدرتی، که وجود و عدمِ همه‌چیز به دست اوست، به انسان توانایی فوق‌العاده می‏‌دهد و او را از یأس و ناامیدی باز می‌دارد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷:

۱. آفرینش خداوند، همواره بدیع و ابتکاری است. «بَدِیعُ»

۲. خداوند می‌تواند در یک لحظه همۀ هستی را بیافریند «کُنْ فَیَکُونُ» هر چند حکمتش اقتضا می‌کند که سلسله علل در کار باشد و به‌تدریج خلق شوند.
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸ - تفسیر نور:

«وَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینا آیَةٌ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ» کسانی‌که نمی‌‏دانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمی‌گوید؟ یا آیه و نشانه‌‏ای بر خود ما نمی‌آید؟ همچنین گروهی که قبل از آنان بودند مِثلِ گفتۀ آنان را گفتند، دل‌ها (و افکارشان) مشابه است، ولی ما (به اندازۀ کافی) آیات و نشانه‏‌ها را برای اهل یقین (و حقیقت‏‌جویان) روشن ساخته‌ایم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸:

باز هم تقاضای نابه‌جا از سوی گروه دیگری از کفّار!

افراد ناآگاه، در برابر دعوت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله چنین می‌‏گویند: چرا خداوند مستقیماً با خودِ ما سخن نمی‌گوید؟

چرا بر خود ما آیه نازل نمی‌شود؟! قرآن برای جلوگیری از اثراتِ سوءِ احتمالی اینگونه سخن‌های یاوه و بی‌جا بر سایر مسلمانان و دلداری به رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله، سؤال و خواست آنها را خیلی عادّی تلقّی می‌کند که این سؤالات حرف تازه‌‏ای نیست و کفّار قبل از اینها نیز از انبیای پیشین چنین توقّعات نابه‌جا را داشته‌اند.

سپس می‌فرماید: طرز تفکّر هر دو گروه به یکدیگر شباهت دارد، ولی ما برای اینگونه درخواست‏‌ها اعتبار و ارزشی قائل نیستیم. چرا که آیات خودمان را به‌قدر کفایت برای طالبان حقیقت بیان کرده‌ایم.

توقّعات نابه‌جا، یا به‌خاطر روحیّۀ استکبار و خودبرتربینی است و یا به‌خاطر جهل و نادانی.

آنکه جاهل است، نمی‌داند نزول فرشتۀ وحی بر هر دلی ممکن نیست و حکیم، شربت زلال و گوارا را در هر ظرفی نمی‌ریزد.

در قرآن می‌خوانیم: اگر پاکدل و درست کردار بودید، فرقان و قوّۀ تمیز به شما می‌دادیم. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» «انفال، ۲۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸:

۱. اصالت به تلاش و لیاقت است؛ نه تقاضا و توقّع. گروهی هستند که به‌جای تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابه‌جای خود را مطرح می‌کنند. «لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ»

۲. سنّت خداوند اتمام حجّت و بیان دلیل است، نه پاسخگویی به خواسته‌ها و تمایلات نفسانی هر کس. «قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹ - تفسیر نور:

«إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِیمِ» (ای رسول!) ما تو را به حق فرستادیم تا بشارت‌گر و بیم‏‌دهنده باشی و تو مسئول (گمراه شدن) دوزخیان (و جهنّم رفتن آنان) نیستی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹:

ای رسول گرامی! به توقّعات نابه‌جای کفّار توجّه نکن. آنان هر کدام توقّع دارند اوراق متعدّدی از آیات برای‌شان نازل شود «بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی‏ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «مدّثر، ۵۲» درحالی‌که ما تو را همراه منطق حق برای مردم فرستاده‌‏ایم تا از طریق بشارت و انذار، آنان را نسبت به سعادت خودشان آشنا کنی.

اگر گروهی بهانه‌جویی کرده و از پذیرش حقّ سرباز زدند و توقّع داشتند که بر آنان وحی نازل شود، تو مسئول دوزخِ آنان نیستی، تو فقط عهده‌دار بشارت و انذاری، و مسئول نتیجه و قبول یا ردّ مردم نیستی.

بشارت و انذار، نشانۀ اختیار انسان است.

در قرآن مکرّر این معنا آمده است که آنچه بر خداوند است، فرستادن پیامبری معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است؛ حال مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حق را می‌پذیرند و یا سرسختانه لجاجت می‌کنند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹:

۱. در برابر هر تضعیف روحیّه‌‏ای از طرف دشمن، نیاز به تقویت و تسلیت و تسکین روحی از طرف خدا است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» (در آیۀ قبل بهانه‌های کفّار نقل شد، در این آیه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله با کلمه «بِالْحَقِّ» تأیید و تقویت می‌شود.)

۲. بشارت و تهدید، همچون دو کفّۀ ترازو باید در‌حال‌تعادل باشد، وگرنه موجب غرور یا یأس می‌‏شود. «بَشِیراً وَ نَذِیراً»

منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۸۴ - ۱۹۲.

منبع (...):

https://olgoirani.com/content/18

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۰

ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرتهم الحيوة الدنيا و ذكر به اءن تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون الله ولى و لا شفيع و إن تعدل كل عدل لا يؤ خذ منها اءولئك الذين اءبسلوا بما كسبوا لهم شراب من حميم و عذاب اءليم بما كانوا يكفرون(۷۰)

ترجمه :
۷۰- كسانى را كه آئين (فطرى ) خود را به بازى و سرگرمى (و استهزاء) گرفتند و زندگى دنيا آنها را مغرور ساخته رها كن و به آنها يادآورى نما تا گرفتار (عواقب شوم ) اعمال خود نشوند، (در آن روز) جز خدا نه يار و ياورى دارند و نه شفاعت كننده اى و (چنين كسى ) اگر هر گونه عوضى بپردازد از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شده اند كه انجام داده اند، نوشابه اى از آب سوزان براى آنها است و عذاب دردناكى به خاطر اينكه كفر ورزيدند.

تفسیر
آنها كه دين حق را به بازى گرفته اند
اين آيه در حقيقت بحث آيه قبل را تكميل مى كند و به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد از كسانى كه دين و آئين خود را به شوخى گرفته اند و يك مشت بازى و سرگرمى را به حساب دين مى گذارند و زندگى دنيا و امكانات مادى آنها را مغرور ساخته ، اعراض كند و آنها را به حال خود واگذارد (و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرتهم الحياة الدنيا)
بديهى است دستور به ترك كردن اين گونه اشخاص هيچگونه منافاتى با
مساله جهاد ندارد زيرا جهاد داراى شرائطى است ، و بى اعتنائى به كفار داراى شرائط و ظروف ديگر، و هر كدام از اين دو در جاى خود بايد انجام گيرد، گاهى لازم است با بى اعتنائى مخالفان را كوبيد و گاهى با مبارزه و جهاد و كشيدن اسلحه ، و اينكه بعضى تصور كرده اند آيات جهاد، آيه فوق را نسخ كرده كاملا بى اساس است .
در حقيقت آيه فوق اشاره به اين است كه آئين آنها از نظر محتوا پوچ و واهى است و نام دين را بر يك مشت اعمالى كه به كارهاى كودكان و سرگرميهاى بزرگسالان شبيه تر است گذارده اند اين چنين افراد قابل بحث و گفتگو نيستند و لذا دستور مى دهد از آنها روى بگردان و به آنها و مذهب توخاليشان اعتنا مكن . از آنچه گفتيم معلوم شد كه منظور از دينهم همان آئين شرك و بت پرستى است كه آنها داشتند و اين احتمال كه منظور از آن دين حق باشد، و اضافه دين به آنها به خاطر فطرى بودن دين بوده باشد بسيار بعيد بنظر مى رسد.
احتمال ديگرى در تفسير آيه وجود دارد و آن اينكه قرآن اشاره به جمعى از كفار مى كند كه حتى نسبت به آئين خود به عنوان يك بازى و سرگرمى مى نگريستند و هرگز به عنوان يك مطلب جدى روى آن فكر نمى كردند، يعنى در بي ايمانى نيز بي ايمان بودند و به مبانى مذهب بى اساسشان نيز وفادار نبودند. و در هر حال آيه اختصاصى به كفار ندارد و شامل حال همه كسانى مى شود كه مقدسات و احكام الهى را بازيچه نيل به هدفهاى مادى و شخصى قرار مى دهند دين را آلت دنيا و حكم خدا را بازيچه اغراض شخصى مى سازند.
سپس به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد كه به آنها در برابر اين اعمال هشدار دهد كه روزى فرا ميرسد كه هر كس ‍ تسليم اعمال خويش است و راهى براى فرار از چنگال آن ندارد (و ذكر به ان تبسل نفس بما كسبت ).
و در آن روز جز خدا نه حامى و ياورى دارد و نه شفاعت كننده اى (ليس لها من دون الله ولى و لا شفيع ).
كار آنها در آن روز به قدرى سخت و دردناك است و چنان در زنجير اعمال خود گرفتارند كه هر گونه غرامت و جريمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند كه خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذيرفته نخواهد شد (و ان تعدل كل عدل لا يؤخذ منها).
چرا كه آنها گرفتار اعمال خويش شده اند نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان ، زمان توبه است به همين دليل راه نجاتى براى آنها تصور نميشود (اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا).
سپس به گوشه اى از مجازاتهاى دردناك آنها اشاره كرده ،نوشابه اى دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناك در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقيقت (لهم شراب من حميم و عذاب اليم بما كانوا يكفرون ).
آنها از درون به وسيله آب سوزان مى سوزند و از برون بوسيله آتش !
نكته اى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه جمله اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا (آنها گرفتار اعمال خويش هستند) در حقيقت به منزله دليل و علت عدم قبول غرامت و عدم وجود ولى و شفيع براى آنها است ، يعنى مجازات
آنها بر اثر يك عامل خارجى نيست كه بتوان آن را به نوعى دفع كرد بلكه از درون ذات و صفات و اعمال خود آنها سرچشمه مى گيرد، آنها اسير كارهاى زشت خويشند، به همين دليل رهائى براى آنها ممكن نيست ، زيرا جدائى از اعمال و آثار اعمال همچون جدائى از خويشتن است .
اما بايد توجه داشت كه اين شدت و سختى و عدم وجود راه بازگشت و شفاعت مخصوص كسانى است كه اصرار بر كفر داشته اند و به آن ادامه مى دادند همانطور كه از جمله بما كانوا يكفرون استفاده مى شود (زيرا فعل مضارع براى بيان استمرار چيزى است ).

منبع (...):

https://t.me/fazylatha

بسم الله الرحمن الرحیم

ذاکر حقیقی کیست؟

حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام
▫️لا تَذْكُرِ اللَّهَ سُبحَانَهُ سَاهِياً وَ لَا تَنْسَهُ لَاهِياً وَ اذْكُرْهُ ذِكْراً كَامِلًا يُوَافِقُ فِيهِ قَلْبُكَ وَ يُطَابِقُ إِضْمَارُكَ إِعْلَانُكَ وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فِي ذِكْرِكَ وَ تَفْقُدَهَا فِي أَمْرِك‏.

خداوند سبحانه را به بی توجّهی یاد نکن؛
و با مشغول شدن به امور دیگر او را فراموش نکن؛
و او را با تمام و کمال یاد کن، طوری که در این ذکر، قلبت هم با زبان همراه باشد، و درونت با ظاهرت مطابق باشد.

و تو هیچ گاه نمی توانی حقیقتاً ذاکر خدا باشی تا وقتی که در ذکرت خودت را فراموش کنی و در آنچه به تو مربوط است خودت را از دست بدهی.

«غرر الحکم و درر الکلم» ص ۷۵۷

هنوز سابقه ویتنام از یادها نرفته است ...

https://www.golzar.info/30232/

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم , تفسیر , قرآن کریم , تفسیر قرآن کریم , صفحۀ ۱۸ قرآن کریم , سوره بقره , تفسیر نور , تفسیر سوره مبارکه انعام , سوره مبارکه انعام , تفسیر سوره انعام , ویتنام , سابقه , شهید عباس مصر , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 10553
:: باردید دیروز : 4326
:: بازدید هفته : 19276
:: بازدید ماه : 36067
:: بازدید سال : 83740
:: بازدید کلی : 83740

RSS

Powered By
loxblog.Com